وقتی که ترجمه نهجالبلاغه با تقسیمبندی موضوعی را برای چاپ سوم مجددا ویراستاری کرده بودم و برای وارد کردن اصلاحات به تایپیست سپرده بودم، شبی در حالت خواب گویندهای به من گفت:(ایها الیفن الکبیر) و با این کلام از خواب بیدار شدم و به فکر معنی آن افتادم هر چه فکر کردم چیزی به نظرم نرسید از ترس اینکه فراش کنم، آن را یاد داشت کردم .
صبح که از خواب بلند شدم به کتاب لغت مراجعه کردم دیدم یفن را به معنی پیر مرد معنی کرده. پیش خودم تصورکردم که خواسته با این شوخی مرا از خواب بیدار کند و به من بگوید تو پیر شدهای. نزدیک ظهر برای اطمینان بیشتر به کتاب لغت دیگری مراجعه کردم به همان نتیجه رسیدم. بعد از ظهر برای تاکید بیشتر به ترجمه المنجد مراجعه کردم در آنجا اشاره شده بود که این کلمه در خطبه ۱۸۳ نهجالبلاغه آمده. خوشحال شدم و با شتاب به آن خطبه مراجعه کردم ولی متن آن خطبه و لغات آن به نظرم غریب جلوه کرد تدریجا متوجه شدم که من متن این خطبه را مطالعه نکردهام شگفت زده شده و به فکر فرو رفتم ناگهان این احتمال به ذهنم خطور کرد که شاید این خطبه از قلمم افتاده باشد پس از بررسی و سؤال از تایپیست معلوم شد این خطبه از قلم افتاده و فراموش شده است و متوجه شدم که آن گوینده خواسته مرا متوجه کند که من این خطبه را فراموش کردهام. بسیار شگفت زده و خوشحال شدم و شکر خدا را به جا آوردم و به لطف وعنایت او امیدوارتر شدم و امید وارم که این لطف او را تا آخر عمر به خاطر داشته باشم. آمین یا ربالعالمین .ش