هنگامی که شاه اسماعیل بسال ۹۰۹هجری در تعاقب سلطان مراد آققوینلو بشیراز تاخت،بعد از فتح آن شهر چندی آنجا ماند. در این اوان حوزه علمی شیراز از برکت وجود استادانی که از اواخر عهد تیموری باز مانده بودند اهمیت علمی خاصی داشت(و کان اکثر علمائها من المخالفین) یعنی مخالفان مذهب شیعه و بر طریقه اهل سنت.شاه اسماعیل امر به احضار آنان کرد و فرمان داد تا خلیفگان سه گانه را دشنام گویند ولی آنها از این کار خود داری کردند زیرا تقیه در نزد آنان(یعنی اهل سنت) معمول نیست پس فرمان داد تا آنان را بکشند. بعد از آن به شاه اسماعیل گفته شد که یکی از این دانشمندان به نام شمس الدین خفری صاحب حاشیه بر الهیات کتاب تجرید،باقی مانده است! شاه او را بخواند و فرمان داد تا آن خلیفگان را لعن کند. خفری چنین کرد و بدترین دشنامها را نثار آنان نمود و از مرگ رست و چون از خدمت پادشاه بیرون آمد یاران او را پذیره شدند و گفتند چگونه از مذهب خویش برگشتی و پیشوایان سه گانه خود را دشنام دادی؟ وی در پاسخ بپارسی گفت: یعنی از برای دو سه عرب کون برهنه مرد فاضلی همچون من کشته شود!
تاریخ ادبیات در ایران جلد ۵-ص ۱۶۰تا ۱۶۱به نقل از روضات الجنات ج ۷ ص ۱۹۵