کشور ما یک کشور با سابقه، پر آوازه،مذهبی،انقلابی و در حال تحول و توسعه است. هم در داخل وهم در خارج وهم مسلمان وهم غیر مسلمان وهم دوست وهم دشمن، تغییرات و تحولات و بحثهای پیرامون آن را زیر نظر دارند. هم مخالفان بسیاری دارد وهم دوستان فراوانی وهر دو دسته آن را به دقت زیر نظر دارند و به پای اخبار و تحلیل و تفسیرهای مربوط به آن مینشینند و هر کدام در جستجوی گم شدهی خویشند مخالفان که آن را سرابی بیش نمیپندارند در جستجوی علامات شکست آن به سر میبرند و دوستان در جستجوی علامات موفقیت آن و هر کدام نگرانی و اضطراب خاص خود را دارند.
در این بین دسته سومی وجود دارند که در حا ل تردید به سر می برند نگاهی به مثبتات دارند و نگاهی دیگر به نقاط ضعف،هم علاقه دارند وهم انتقادات وشبهاتی، شبهاتی که پاسخ گوئی برای آنها نمییابند. وقتی برای یافتن پاسخ به شبهات خود به تفسیرهای مخالفان گوش دهند بر شبهاتشان افزوده میشود و اگر به دوستان مراجعه کنند با تبلیغات و توجیهات مکرردر مکررما مواجه میشوند که در نتیجه بسیاری از آنها دچار افسردگی و ملالت و تحیر بیشتر میشوند.
در بین تبلیغات پر هیاهوی دوستان ما و انتقادات و شبهه افکنیهای مخالفان ما یک فضای خالی وسیعی وجود دارد، فضائی که نه نان آوراست و نه نام آور، نه بازار گرمی دارد که زرداران برای خرید سهام آن بر یکدیگرسبقت بگیرند، و نه قدرت آوراست که زور مداران افزون طلب و انحصار طلب آن را به چنگ بگیرند. بلکه به دلیل ترس از هر چیزی که بر آن مسلط نیستند، نه خود به آن میپردازند و نه دیگران را برای تصدی به آن آزاد میگزارند. وعوام داران هم که سرمایهای جز افکار عامیانه ندارند،آن را خدشهای به سرمایه و اعتبارات و شئونات خود تلقی مینمایند.
آن فضا، فضای انتقاد به خود وروش و مدیریت و برنامهها و طرز برخورد خود و جمع خود است که نه تنها آب و هوای آرام بخشی ندارد بلکه ورود به آن نیاز به تحمل و صبر بسیار دارد و داروئی است تلخ که نوشیدن آن سخت و دشواراست. فضائی است که خواص و بزرگان ضرورت آن را خوب درک میکنند ولی از باب رعایت حال اضعف المامومین برای به دست آوردن دل عوام الناس از طرح آن خود داری میورزند و روی خوشی به آن نشان نمیدهند.
با باز کردن فضای انتقاد به خود دوستان و اتباع خود را طوری بار میآوریم که مارا فوق خطا و انتقاد ندانسته و همیشه در برابر ما تسلیم بی چون و چرا نباشند که بسیاری از ما به خود مغرور شویم و به تعمیق و توسعه معلومات خود نپردازیم بلکه به خاطر جلب توجه عوام با طرح هر چه بیشتر مطالب عامیانه برای جلب هر چه بیشتر عوام بریکدیگر سبقت بگیریم و در نتیجه ،جو غالب بر ما و حوزههای علمیه ما، جو عوام پسندانه شود.
و از طرف دیگر به مبلغان خود هشدار میدهیم که به معلومات سطحی متناسب باعوام اکتفا نکرده و در پی تعمیق و توسعه اندیشه و اطلاعات خود برآیند و از مدرسان و اساتید و محققان مطالب بیشتری مطالبه نمایندو آنها را برانگیزانند. و قولا و عملا به گوش مدیران و برنامه ریزان و هدایت گران پشت صحنه برسانند که استعداد توانائی تعلیم وتعلم سطح بالاتری دارند و به آنها اعلام نمایند که ما و جامعه ما قابلیت و عطش مطالب زنده تر و نوتری دارد و آنهارا را به تفکر و تکاپوی بیشتری وادارند که آنهاهم مطمئن شوند که اگر زحمت بیشتری بکشند زحمتشان به هدر نمیرود که از قدیم گفتهاند:( تا نگرید طفل کینوشد لبن).
و از طرف دیگر به دانشجویان و اساتید ونویسندگان و اندیشه وران و کلیه کسانی که در انتظار درک بالاتری از اسلام به سر میبرند، نوید میدهیم که ما خواسته آنها را درک میکنیم و آنها را تحمل میکنیم و به خواسته و انتقادات و پیشنهادات آنها ارج مینهیم و از این طریق باب مذاکره بین خود و آنهارا باز میگذاریم و به آنها فرصت میدهیم که نگرانیها و دردها وراز دل خود را با ما در میان بگذارند و احساس بیگانگی باما نداشته باشند و مارا از خود و خود را از ما بدانند وبرای یافتن پاسخ سئوالات خود به جای دیگر مراجعه نکنند و به مذاکره با بیگانهها دل خوش ندارند.
روحانیت و حوزههای علمیه به خصوص روحانیت شیعه در عصر حاضر نه تنها در ایران وعراق وافغانستان بلکه در همه دنیا و درسطح بین المللی با تمام وجود به صحنه مبارزه آمده و با سیاست مداران و صاحب نظران و حقوق دانان و متفکران عرصه تعلیم و تربیت برای اصلاح و سامان دهی به اخلاق و فرهنگ بشریت به رقابت بر خاسته و هماورد وحریف می طلبد و با این کار، تمام افکار و اندیشهها و طرح ها و برنامه های پیشنهادی خود را برای راهبری و هدایت و مدیریت همه دنیا در معرض دید جهانیان قرار داده و به عبارت دیگر تمام تار و پود بافتههای خود را در معرض دید دوست و دشمن گذاشته و همگان را به معاینه ومشاهده برنامههای خود فرا خوانده و متقابلا خود نیز تا حدودی به بررسی و تفسیر و تحلیل نظرات و روشهای دیگران پرداخته بنا بر این، امروز دیگر نمیتواند مانند سابق روی نقاط ضعف و نواقص خود سرپوش بگذارد و با مشکلات درونی خود سازگار بماند و به قول صرفیون بگوید صرفیون چنین کردهاند ما هم چنین میکنیم. این است که ضرورتا باید به اصلاح و تجدید قوای خود همت بگمارد و مقدمتا به بازرسی برنامهها و انتقاد از خود بپردازد و با رفع نواقص و مشکلات درونی خود، خود را برای نبردی این چنین گسترده و طویل المدت بسازد و آماده نماید . یا مکن بافیل بانان دوستی یا بنا کن خانهای از بهر فیل.
البته فعالیتهای قابل توجهی در این راستا در بعضی پژوهشکدههای حوزه علمیه صورت گرفته که مایه امیدواری است و هدف من هم همان است که آنها در پیش گرفتهاند ولی عرض من این است که چرا سمت وسوی کل حوزه در مسیر این هدف نباشد.
۲۵ آبان ۱۳۹۲